جرقه

وبلاگ شخصی عبدالرضا محمدبیگی

جرقه

وبلاگ شخصی عبدالرضا محمدبیگی

به بهانه ساخت فصل دوم "شهرزاد"

به بهانه آغاز فصل دوم شهرزاد

به بهانه ساخت فصل دوم "شهرزاد"

 قرار بود انقلاب ایران در سال 57 مقدمه یک انقلاب بزرگ فرهنگی باشد. قرار بود سینما و تلویزیون دانشگاه باشد برای عموم مردم. قرار نبود انقلاب فرهنگی در فیلمها و سریالها فقط محدود شود به یک وجب پارچه روی سر بازیگران زن، یا فقط جابجا شدن چند بازیگر با هم. قرار بود فیلمها ما را به جایی برسانند و در دنیا حرفی داشته باشیم برای زدن.

اما آنچه در هفته های گذشته در "شهرزاد" دیدیم با همه قرارهای انقلابیمان در تضاد بود. "شهرزاد" حرف جدیدی برای گفتن ندارد. صرفا یک داستان عاشقانه است. عاشقانه ای که در آن بجای گوگوش، ترانه علیدوستی و بجای فردین و وثوق، مصطفی زمانی و شهاب حسینی بازی کرده اند و البته چه خوب هم بازی کرده اند!...

در شهرزاد، همه ی چیزهای مخاطب پسند خوب و عالی سر جای خود قرار دارند. کارگردان خوب و حرفه ای، بازیگران بسیار توانمند، کیفیت عالی فیلمبرداری، دکور و سایر عوامل و البته یک داستان عاشقانه که مخاطب را به دنبال خود می کشاند... 

اکنون فصل اول این فیلم به پایان رسیده و جلساتی هم بین خود هنرمندان در تعریف و تمجید این فیلم برگزار می شود. اما منافع این فیلم برای کسی که 27 ساعت از بهترین ساعات زندگیش را صرف تماشای آن کرده و اگر از نسخه های کپی آن استفاده نکرده باشد، 27 بار مبلغ 4000 تومان یعنی 108000 تومان پرداخت کرده چه بوده است جز سرگرمی؟ ... و ما هم به به و چه چه راه انداخته ایم که آفرین بر عوامل این فیلم که مردم را از فیلمهای ماهواره به سمت این فیلم کشانده اند. 

اولا که طبق چه بررسی فنی و علمی متوجه شده اید که مخطبین این فیلم، قبلا فیلمهای ماهواره را می دیدند و بخاطر این فیلم، ماهواره دیدن آنها کم شده؟ و ثانیا اگر چنین مساله ای هم صادق باشد، اتفاق خارق العاده ای در حوزه فرهنگ این مملکت نیفتاده. چراکه عده ای بجای دیدن فیلمهای فارسی وان از ماهواره، همان محتویات فارسی وانی را کمی رو توش شده تر، در این فیلم دیده اند.

سوژهایی مانند عشق و علاقه به زنی که اکنون همسر یک مرد دیگر است یا ملاقاتهای عاشقانه ای که گهگاه بین یک زن شوهردار و عشق سابقش اتفاق می افتد و نزاع دو مرد برای به دست آوردن دل یک زن، همان سوژ ه های به اصطلاح فارسی وانی است که اینبار در فیلم مجوز دار "شهرزاد" و البته با هنر و توانمندی بسیار بالای کارگردان و بازیگران آن، بسیار جذاب تر از سریالهای درجه چندم خارجی از آب در آمده است. اما آیا واقعا به اندازه زمان و هزینه ای که مخاطبان آن برایش صرف کردند، خروجی داشت؟ و آیا به اندازه این همه به به و چه چهی که برخی راه انداخته اند این فیلم حرفی برای گفتن داشت؟

از مراجع و مجتهدین که اخیرا جز دعوت به شرکت در راهپیمایی و انتخابات صدای دیگری بگوش نمی رسد؛ لذا از عموم مردم درخواست می شود اگر قرار است در فصل دوم "شهرزاد" هم همین سوژه های فارسی وانی دنبال شود، با تشکیل کمپین هایی در مخالفت با این فیلم، از صرف بودجه این مملکت برای ساخت فیلمهایی که نه دنیای این مردم را می سازد و نه آخرتشان را جلوگیری شود. 

عبدالرضا محمدبیگیv

نظرات 2 + ارسال نظر
مترجم راه راه شنبه 29 خرداد 1395 ساعت 08:43 http://manneveshtblog.blogsky.com/

افتخار می کنم که حتی یک قسمتش رو هم ندیدم. تلویزیون و ماهواره هردو آبستن چرندیات هستن. بازم به مرام رادیو...

مترسنج چهارشنبه 5 خرداد 1395 ساعت 09:17 http://www.dar300metri.blogsky.com/

حرف حساب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد